خرید تابلو فردی مرکوری
همه ما با شنیدن نام گروه کوئین، به یاد خواننده بزرگ و محبوب، «فردی مرکوری» میافتیم. گروه کوئین، یک گروه راک بریتانیایی است که از سال ۱۹۷۰ فعالیت خود را آغاز کرد. فردی مرکوری، خواننده اصلی کوئین در سال ۱۹۴۶ بانام اصلی فرخ بلسارا، در زنگبار متولد شد. زنگبار امروز بخشی از تانزانیا است ولی زمانی که مرکوری در زنگبار متولد شد، این شهر جزئی از مستعمرههای بریتانیا بود. والدین مرکوری از پارسیان، زرتشتیان بودند و اصالت هندی داشتند، نام خانوادگی بلسر هم از محل زندگی آنها گرفتهشده بود. خانواده مرکوری بهشدت به عقاید و مذهب زرتشتی پایدار بودند و آیین و مراسمهای مربوط به دین و مذهب خود را گرامی میداشتند. (خرید تابلو فردی مرکوری)
پدر مرکوری صندوقدار اداره مستعمرات بریتانیا بود و دلیل اصلی مهاجرت خانواده، شغل پدر بود. پدر مرکوری با «جر» در هند ازدواج کرد و حاصل این ازدواج فرخ و کشمیرا (خواهر کوچکتر فرخ) بود.
کودکی
فردی مرکوری سالهای اولیه تحصیلش را بهواسطه مذهبی بودن خانوادهاش در مدرسهای مذهبی درس خواند و معلمان آنها در این مدارس مذهبی، کشیشها و راهبه ها بودند. وقتیکه مرکوری ۸ ساله شد، والدینش تصمیم گرفتند تا او را به مدرسهای عادی در هند بفرستند.
پس از انتقال مدرسه مرکوری، او بیشتر سالهای کودکیاش را در هند سپری کرد و از سن ۷ سالگی با موسیقی آشنا شد و پیانو نواخت.
پس از گذراندن دوره تحصیل ابتدایی، مرکوری برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره متوسطه به مدرسه سنت ماری در بمبئی رفت. این مدرسه درواقع مدرسهای زیر نظر بریتانیاییها بود.
علاقه مرکوری به موسیقی از همان سالهای اولیه زندگیاش مشهود بود. مرکوری در سن ۱۲ سالگی در مدرسه گروه موسیقی بانام «هکتیکس» راهاندازی کرد و آهنگ خوانندههای سبک راکاند رول مثل کلیف ریچارد و لیتل ریچارد را بازخوانی میکردند.
همین گروه موسیقی کوچک وزندگی در مدرسه سنت ماری راه موسیقیایی مرکوری را باز کرد و در همین دوره بود که اسمش را از فرخ بلسارا به فردی مرکوری تغییر داد و در خانه اصرار داشت به این نام خوانده شود و از اسم اصلی خود فرار میکرد. (خرید تابلو فردی مرکوری)
در سال ۱۹۶۴ انقلاب مرگبار زنگبار رخ داد و مرکوری و خانوادهاش برای زنده ماندن مجبور به مهاجرت شدند. آنها با میدلسکس انگلستان مهاجرت کردند و در بدو ورود به انگلستان مرکوری در دانشگاه پلیتکنیک ایزلورث ثبتنام کرد و شروع به خواندن رشته هنر کرد. مرکوری دیپلمش را در رشته هنر و طراحی گرافیک اخذ کرد ولی طراحی کاری نبود که مرکوری را ارضا کند و به نیازهایش پاسخ دهد.
مرکوری بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، در گروههای موسیقی زیادی عضو شد و به فعالیت پرداخت. ارسال ۱۹۶۹ مرکوری به گروه موسیقی ایبکس پیوست که این گروه بعدها به نام رکیج تغییر پیدا کرد. این گروه مدت کوتاهی فعالیت کرد و سپس ازهمپاشیده شد و در همین زمان بود که مرکوری به گروه موسیقی دیگری بانام سور میلک سی ملحق شد. این گروه هم در سال ۱۹۷۰ از هم پاشید. در همین زمان بود که مرکوری با برایان می و راجر تیلور گروهی تشکیل دادند و فعالیت حرفهای مرکوری در همین نقطه آغاز شد.
در سال ۱۹۶۸، برایان می که دانشجوی کالج سلطنتی لندن بود به همراه تیم استافل (بیسیست) تصمیم به تشکیل گروهی گرفتند. می یک آگهی دستنویس را روی تابلوی اعلانات دانشکده برای جذب یک درامر نوشت. راجر تیلور جوان که دانشجوی دندانپزشکی بود این آگهی را مشاهده و پیشنهاد آن را قبول میکند. بدین ترتیب آنها گروهی تشکیل داده و آن را اسمایل نامیدند.
تیم استافل، مرکوری را پس از مدتی به گروه معرفی کرد. فردی در ابتدا کمکهایی را به گروه میرساند اما بعدها تبدیل به یکی از اعضای ماندگار اسمایل شد. در سال ۱۹۷۰ تیم استافل به گروهی به نام «هامپی بانگ» پیوست و اعضای باقیمانده اسمایل به همراه مرکوری گروهی بانام کوئین تشکیل دادند. (خرید تابلو فردی مرکوری)
مرکوری در رابطه بانام گروه اینچنین میگوید:
«خیلی سال پیش من این اسم را انتخاب کردم. این فقط یک نام است. همین! ولی خیلی باشکوه و عالی به نظر میرسد، یک اسم شناختهشده و جهانی است و درعینحال عامهپسند. هر جور تعبیر و تفسیری از آن ممکنه. یک اسم چندبعدی. البته قطعاً نشاط و سرزندگی و صلابت اسم مدنظرم بوده ولی این تنها یک جنبهٔ قضیه بهحساب میآید.»
قدم به دنیای موسیقی
گروه در ابتدای فعالیتش، چند نوازندهٔ گیتار بیس را اخراج کرد. جای خالی یک بیسیست در گروه بهقدری حس میشد که گروه را از ادامهٔ فعالیت بسیار سست کرده بود. تا اینکه آنها باجان دیکن آشنا شدند و در سال ۱۹۷۱ او را برای ضبط اولین آلبوم خود استخدام کردند. آنها چهارتا از آهنگهای خود بانام «کذاب»، «اعتمادبهنفست را حفظ کن»، «شب فرامیرسد» و «مسیح» را ضبط کردند و حال که دموی نوارها آمادهشده بود، آنها دنبال یک کمپانی برای ضبط آثارشان بودند. در این زمان بود که فردی نام خانوادگی خود را رسماً به مرکوری تغییر داد. ۲ ژوئیه ۱۹۷۱، کوئین نخستین نمایش خود ترکیب اصلی را در یک دانشگاه سوری خارج از لندن اجرا کرد.
مدتی قبل از اینکه اولین آلبوم رسمی مرکوری و گروهش منتشر شود، خود فردی لوگو گروهش را بهواسطه گرافیکی که در دانشگاه خوانده بود طراحی کرد. (خرید تابلو فردی مرکوری)
در سال ۱۹۷۳ بعد از فراز و نشیبهای زیاد اولین آلبوم خود را بیرون داد و با نقدهای بسیار خوبی روبهرو شد.
آهنگ «اعتمادبهنفست را حفظ کن» ساخته برایان می که آهنگ آغازین این آلبوم بود، بهعنوان یکی از برجستهترین کارهای این آلبوم شناخته شد و در سال ۲۰۰۸، رولینگ استون رتبه ۳۱ را در فهرست «۱۰۰ آهنگ برتر گیتار در تمام زمانها» به این ترانه بخشید. این آلبوم موفق به دریافت گواهینامه طلا در ایالاتمتحده و بریتانیا شد.
دومین الپی گروه، کوئین ۲، در سال ۱۹۷۴، با طرح «عکاس موسیقی راک» مایک راک برای طرح جلد روی این آلبوم منتشر شد. این عکس تبدیل به یکی از طرحهای نمادین گروه شد و در موزیک ویدئوی ۱۹۷۵ گروه یعنی «راپسودی بوهمی» هم مورداستفاده قرار گرفت.
آلبوم به رتبه پنجم در چارت بریتانیا دستیافت. تک آهنگ پایانی این آلبوم که توسط فردی مرکوری نوشتهشده بود، در جایگاه دهم بریتانیا قرار گرفت و اولین موفقیت گروه را رقم زد. این آلبوم نقدهای مطلوب بسیاری را بیش از موفقیت آلبوم قبلی گروه دریافت کرد. همچنین این اولین آلبوم از سه آلبوم کوئین است که در کتاب ۱۰۰۱ آلبوم که شما باید پیش از مردن گوش کنید ثبت شد.
مرکوری علاوه بر همکاری با کوئین، دو آلبوم و چندین تک آهنگ هم بهصورت انفرادی منتشر کرده است. هرچند که آثار انفرادی او بهاندازه آثاری که با کوئین داشت ازنظر تجاری موفق نبودند، آن دو آلبوم و چند تک آهنگ انفرادی او، جزء ۱۰ آثار برتر در جداول موسیقی بریتانیا قرار گرفتند. (خرید تابلو فردی مرکوری)
اولین تلاشهای انفرادی مرکوری، مشارکتش در آهنگ «عشق میکشد» ریچارد وولف در آلبوم سال ۱۹۸۴ او بود. همچنین این ترانه در تم پایانی «تفنگ پرشده» هم استفاده شد.
دو آلبوم مرکوری که کاملاً مستقل از گروه کوئین ت بودند، آقای آدم بده (۱۹۸۵) و بارسلونا (۱۹۸۸) نام داشتند. آقای آدم بده جزء ده آلبوم برتر در جداول آلبوم بریتانیا قرار گرفت. در سال ۱۹۹۳، یک رمیکس از آهنگ «زندگی کردن برای خودم»، تک آهنگی از همین آلبوم، جایگاه اول را در جدول تک آهنگهای بریتانیا به دست آورد.
این ترانه همچنین جایزه آیور نوول را هم بعد از مرگ مرکوری برایش به ارمغان آورد. منتقد آلمیوزیک، «ادواردو ریواداویا» آقای آدم بده را بهصورت «عالی از همان ابتدا تا انتها» توصیف میکند و نظر خود را اینگونه بیان میکند که مرکوری «کاری ستودنی در کشف قلمروهای ناشناخته انجام داده است».
آلبوم دوم مرکوری، بارسلونا، با سوپرانوی اسپانیایی، «مونتسرات کاباله» ضبطشده است. عناصری از موسیقی عامهپسند و اپرا در این آلبوم باهم ترکیبشده است.
عمده منتقدین مردد بودند که چه مفهومی از این آلبوم برداشت کنند، شخصی آن را «عجیبوغریبترین سیدی سال» نامید. آلبوم به موفقیت تجاری دست پیدا کرد و ترک عنوانی آلبوم (ترکی که همنام آلبوم است) جایگاه هشتم را در جداول بریتانیا کسب کرد و در اسپانیا هم به موفقیت بزرگی دستیافت.
ترک عنوانی این آلبوم، بهطور گسترده از رادیوپخش شد و سرود رسمی بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۹۲ بود (که یک سال پس از مرگ مرکوری در اسپانیا برگزار شد) و با استقبال خوبی روبرو شد.
زندگی پرحاشیه مرکوری
فردی مرکوری خوانندهای بسیار موفق در سالهای فعالیتش بود و این محبوبیت حتی تا امروز هم ادامه داشته، ولی جدای از موفقیت کاری زندگی شخصی مرکوری با فراز و نشیبهای زیادی روبهرو بود و گرایشهای جنسی او هم برای او دردسرهایی به بار آورد. (خرید تابلو فردی مرکوری)
مرکوری در شروع فعالیت خود رابطه طولانی با ماری اوستین داشت. زندگی مشترک اوستین و مرکوری چندین سال طول کشید و آنها باهم زندگی خوبی داشتند. در دسامبر ۱۹۷۶ مرکوری متوجه گرایشهای جنسی خود شد و این مسئله را با اوستین در میان گذاشت.
او در این زمان با مدیر برنامههایش رابطه عاطفی برقرار کرد ولی این انتهای رابطه مرکوری و اوستین نبود. زمانی که رابطه او و اوستین به جدایی رسید، مرکوری خانهای در نزدیکی خانه خودش برای اوستین اجاره کرد و در طول زندگی همیشه مراقب او بود.
مرکوری چندین ترانه در مورد اوستین سروده که ازجمله مهمترین آنها میتوان به عشق زندگی من اشاره کرد. آخرین خانه مرکوری، به نام «گاردن لژ»، کاخی با معماری گرجستانی دارای ۲۸ اتاق بود که در یک باغ مانیکورکاریشده قرار دارد و حول آن را دیواری آجری بلند فراگرفته است.
این خانه که در منطقه کنزینگتون لندن قرار دارد، پس از مرگ مرکوری، به اوستین رسید. مرکوری در وصیتنامهاش، خانهاش را بهجای شریک زندگی آن هنگامش، جیم هوتون، برای ماری اوستین به ارث گذاشته است و در اینباره گفته است که «تو همسر من بودی و بههرحال این خانه برای توست». مرکوری همچنین پدرخوانده پسر ارشد اوستین بود که ریچارد نام دارد.
درحالیکه بسیاری از منابع خبری ادعا کردهاند که مرکوری گرایش جنسی خود را از عموم پنهان میکرده، برخی دیگر او را یک «همجنسگرای علنی» معرفی کردهاند. در دسامبر سال ۱۹۷۴ وقتیکه نیو موزیکال اکسپرس از او مستقیماً درباره همجنسگرا بودنش از مرکوری پرسید، مرکوری پاسخ داد، «یک گاو حیلهگر هستی، بزار اینطور به گم، زمانی بود که من جوان و بیتجربه بودم، چیزی هست که بچهمدرسهایها میرن طرفش. من هم شوخیهای بچهمدرسهایم رودارم. نمیخوام بیشتر از این وارد جزئیات بشم».
هفت سال قبل از آن در سال ۱۹۶۷ رفتارهای همجنسگرایانه در بین مردان بزرگسال بالای ۲۱ سال آزادشده بود. در دهه ۱۹۸۰ او اغلب در رویدادهای عمومی از شریک زندگیاش جیم هوتون فاصله میگرفت.
در طی دوران فعالیت مرکوری، ظاهر پرتجمل او درصحنه، گاهی اوقات باعث میشد تا روزنامهنگاران درباره گرایشهای جنسی او به صحبت بپردازند. دیو دیکسون، در بررسی اجرای کوئین در ومبلی آرنا در سال ۱۹۸۴ برای مجله کرنگ! در رابطه با اجرای متظاهرانه و پرناز و غمزه مرکوری برای تماشاگران سخن به میان میآورد. (خرید تابلو فردی مرکوری)
بیماری ایدز
در اکتبر ۱۹۸۶، مطبوعات انگلیسی گزارش کرده بودند که مرکوری دریکی از کلینیکهای «هارلی استریت» خونش را برای ابتلا به ویروس HIV آزمایش کرده است.
وقتیکه مرکوری در حال بازگشت از سفری از ژاپن بود، گزارشگری از سان به نام هیو ویتو، در فرودگاه هیترو، از او درباره این قضیه سؤال کرد. مرکوری انکار کرد ایدز دارد.
بر اساس صحبتهای شریک زندگیاش جیم هوتون، مرکوری کمی پس از عید پاک سال ۱۹۸۷ تشخیص داد که به بیماری ایدز دارد.
در همان اوقات، مرکوری در مصاحبهای ادعا کرده بود که نتیجه آزمایش ایدزش منفی بوده. اگرچه این موضوع بارها از طرف مرکوری تکذیب شد، مطبوعات انگلیسی شایعات را در چند سال بعدی هم دنبال میکردند که با لاغر و نحیف شدن ظاهری مرکوری، عدم برگزاری تور کنسرتها، به شایعه ایدز داشت مرکوری دامن زد.
در مراسم اهدای جایزه بریت سال ۱۹۹۰ که در تاریخ ۱۸ فوریه در دومینون تئاتر لندن برگزار شد، مرکوری و بقیه اعضای گروه کوئین برای دریافت جایزه بریت به خاطر همکاری قابلتوجه در موسیقی به روی صحنه رفتند که این آخرین حضور عمومی مرکوری بود.
مرکوری در نوامبر ۱۹۹۱ در سن ۴۵ سالگی براثر عوارض بیماری ایدز درگذشت. او یک روز قبل از مرگش در نامهای داشتن بیماری ایدزش را تائید کرده بود.
مرگ مرکوری بهعنوان اولین ستاره راک که براثر ایدز درگذشته است، رویداد مهمی در تاریخ این بیماری بهحساب میآید. در آوریل ۱۹۹۲، باقیمانده اعضای کوئین، «مرکوری فینیکس تراست» را بنا کردند و کنسرت بزرگداشت فردی مرکوری برای اطلاعرسانی از ایدز و برای تجلیل از زندگی و میراث مرکوری و جمعآوری پول برای تحقیق در مورد این بیماری، سازماندهی کردند که در ۲۰ آوریل ۱۹۹۲ برگزار شد.
مرکوری فینیکس تراست میلیونها پوند برای سازمانهای خیریه مرتبط با ایدز جمعآوری کرده است. در کنسرت بزرگداشت که در استادیوم ومبلی لندن با حضور ۷۲۰۰۰ نفر برگزار شد، خوانندگان مهمان زیادی حضور داشتند که رابرت پلنت (از لد زپلین), راجر دالتری (از د هو), اکسترم، التون جان، متالیکا، دیوید بویی، آنی لنکس، تونی آیومی (از بلک سبث), گانز ان رزز، الیزابت تیلور، جرج مایکل، دف لپارد، سیل، لیزا مینلی و همچنین یوتو (غیرحضوری و از طریق ماهواره) از آن جملهاند. (خرید تابلو فردی مرکوری)
اما محبوبیت مرکوری بعد از مرگ او پایان نیافت، نمادهای زیادی از او در شهرهای بزرگ دیده می شود. یکی از این نمادهای محبوب تندیسی از او در شهر منترو سوئیس در حال نگاه کردن به دریاچه لمان است.
فیلمی که بهتازگی از زندگینامه مرکوری ساخته شد، «بوهمین راپسودی» به کارگردانی برایان سینگر است. در این فیلم رامی مالک نقش مرکوری را بر عهده دارد.
haj amir –
ممنون بابت تابلو فردی مرکوری در طرح های مختلف
رضا سالاری –
تابلو فردی مرکوری طرح 1 رو خریدم کیفیتش عالی بود
reza_pubg –
اسطوره بی تکرار فردی مرکوری